باغِ کاشی

سلام خوش آمدید

۱ مطلب در تیر ۱۴۰۲ ثبت شده است

اول سلام.

خب ببینیند من در ارتباط با مشکلی که در حال حاضر وجود داره واقعا نیاز به نصیحت و کمک کسی دارم.

من یه دختر عمو/دختر خاله دارم که 14 سالشه و آره تو سن بلوغه.

این دختر تمام ویژگی هایی که یه فرد تو دوره بلوغش با اونا رو در رو میشه رو داره و منم از سیزده سالگیش همیشه حواسم بهش بوده. 

به عنوان یه دوست، یه خواهر و یه کسی که گوش میده بدون اینکه قضاوت کنه و بهش امر و نهی کنه. چون بهرحال منم این سن رو گذروندم و میدونم به چی نیاز داره...و برعکس بقیه تمام تلاشم رو کردم که بشم مکان امنش...تا اگر خدایی نکرده یه اتفاقی بیفته بتونه حداقل بدون ترسی به من بگه و نیاز نباشه خودش به تنهایی اون رو حمل کنه.

تا امروز همه چی خوب بود البته فقط از نظر من.

دو روز پیش وقتی منو دخترخاله هام رفته بودیم کافه، بابام از این زمان استفاده کرد و نگرانی شو نسبت به برادرزاده ش اعلام کرد چون همونطور که گفتم این دختر تک تک ویژگی های بلوغ رو داره و این موضوع بابام رو نگران کرده بود که نکنه برادرزاده ش از لحاظ روحی آسیب دیده باشه....بابام فقط اینو به عنوان یه عمو نگفت بلکه به عنوان کسی که تشخیص بیماری ها حرفه و شغلش هست هم اینو گفت ولی متاسفانه و بدبختانه خاله م به شدت بد برداشت کرده و اینو به عنوان یه ابراز تنفر از سمت خانواده ما تلقی کرده و ما اینو دیشب خونه مادربزرگم فهمیدیم....

 

الان من راستش واقعا نگرانم از این موضوع که نکنه اون دختر فکر کنه من هرچی که بهم گفته رو به بقیه گفته باشم چون حتی اون هم دیروز به شدت باهام سرد بود و دوست دارم بدونه که واقعا واقعا اینطور نیست حتی اون دختر اینقدر برام با ارزشه که چندباری سرش با خانواده ی خودم هم بحث کردم...

 

من چیکار کنم؟ چطور بهش بگم؟

نمی خوام با خانواده ش ارتباطی بگیرم ولی با خودش چرا....و تنها راه ارتباطی مون تلگرامه که اون هم توسط خواهر بزرگ ترش چک میشه....

 

  • Sepideh --