باغِ کاشی

سلام خوش آمدید

روانی بی قاعده

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۲۸ ب.ظ

امروز همه چی خوب شروع شد...همیشه خوب شروع میشه

ولی فقط یه ثانیه کافیه که افکارم بازم راه شون باز کنن و خودشون بندازن جلوی چشمام و رو هرچیزی که میبینم یه فیلتر بندازن

یه جور دیکتاتوریه نه؟

من به درد زندگی نمی خورم، چیز هایی که دارم رو نمی خوام

و چیز هایی که دیگران دارن رو هم نمی خوام

من هیچی نمی خوام

یه بار از خودم پرسیدم اگه غول چراغ جادو رو ببینم و ازم بخواد سه آرزو رو بگم من چی میگم؟

یه شب کلاً فکر کردم که چی می خوام و در اخر به این رسیدم : چیزی نیست که من آرزوش رو داشته باشم، حتی سلامتی خانواده و کسایی که دوستشون دارم رو....

بعضی مواقع ها احساس می کنم من قرار نبوده به دنیا بیام و سر یه اشتباه دارم دنیا رو عذاب میدم

چون من واقعا با زندگی کردن جور نیستم

شوقی ندارم

هدفی ندارم

تو موقعیت های خطرناک برای نجات یافتن تلاشی نمی کنم

کمربندم رو نمی بندم و خدا خدا می کنم مامانم متوجه نشه و بهم نگه "سپیده، کمربند"

آینده ی من روشن نیست، ترسناکه (البته واقعا دوست دارم 49 سالگی رو تجربه کنم، ولی دور از دسترسه)

و من نمی خوام واردش بشم

ذهن و روان من خیلی بی قاعده ان

اونجور که باید کار نمی کنن

و این، منو به جنون کشونده....

 

پ.ن: الان که بهش فکر میکنم دو تا آرزو به ذهنم اومدن:

1: هرکسی که منو تاحالا شناخته یا حتی فقط منو یه بار دیده، ایکاش منو فراموش کنه....یعنی اصلا منو ندیده باشن و هیچ اثری ازم تو ذهن شون نمونه

که من بتونم برم، بدون اینکه عقب رو نگاه کنم

2: من شخصاً به تناسخ اعتقاد دارم ولی من از پسش بر نمیام، پس هروقت مُردم، روحم رو نابود کن و که دیگه هیچ وقت دیگه طعم زندگی رو نچشم....

  • ۰۲/۰۳/۰۱
  • Sepideh --

نظرات (۸)

  • یِگآنِه 猫‌‌‌‌‌‌
  • مود :)

    منم دلم میخواد یه اتفاقی بیوفته که از ذهن همه آدما ناپدید بشم.

    پاسخ:
    ایکاش موندن تو خاطرات دیگران اختیاری بود....
  • یِگآنِه 猫‌‌‌‌‌‌
  • حتی دلم نمیخواد با دوستامم حرف بزنم.با هیچ احد و ناسی میل ارتباط برقرار کردن ندارم

    شده یه روز کامل بدون غذا و آب سپری کنم و فقط دراز بکشم.من نمیخوام ۴۹ سالگی رو ببینم دلم میخواد هرچه زودتر از صحنه گیتی نیست و نابود بشم.

    پاسخ:
    موافقممممممممم
    من میخوام ولی فکر نکنم دووم بیارم تا اون موقع.....
  • یِگآنِه 猫‌‌‌‌‌‌
  • کاش همه چیز اختیاری بود.حتی مرگ

    شاید خنده دار ب نظر بیاد واسه بقیه این حالتی که جفتمون دچارشیم.

    هرکدوممونم به یه دلایلی‌ این حسا رو داریم تحمل میکنیم

    ولی من درکت میکنم.نمیخوام بگم ولی بیخیال باید باشیم سپیده سان. هیچ کس جز خودمون دلش برامون نمیسوزه که هیچ. تازه به ترحم خواستن هم محکوم میشیم!

    پاسخ:
    یا حتی بدنیا نیومدن.....
    اره، اکثراَ میگن متاسفم....ولی واقعا تاسف دیگران رو نمی خوایم ما
    فقط اینکه ولمون کنن
    +برخی هم ما رو روانی تلقی می کنن....
  • یِگآنِه 猫‌‌‌‌‌‌
  • یا فک میکنن این وضعیت خواسته خودمونه !!! نه ابدا و اصلا‌

    ما هم اگه فضای اطراف و ادمای اطرافمون درست بودن و یا حتی درست "تر" 

    هیچ وقت به همچین خواسته هایی تن نمیدادیم.

    پاسخ:
    چرا هیچی تو زندگی ما دست خودمون نیست بعد انتظار دارن "خوشحال و کور کورانه" زندگی کنیم....
    نه اسمت، نه هویتت، نه خانوادت...همه چی جبره
    ایکاش فقط یه راه رهایی وجود می داشت
  • یِگآنِه 猫‌‌‌‌‌‌
  • کاش حس رهایی از تنفرم وجود داشت

    پاسخ:
    تنفر بعد یه مدت جاش رو میده بی حسی و اون موقع به معنی واقعیه کلمه دلت برای همون حس تنفر هم تنگ میشه
    چرا همه چی باید اینقدر پیچیده باشه اخه....
  • یِگآنِه 猫‌‌‌‌‌‌
  •   من فقط میخوام بدونم اون ادمایی که باعث این حال ما شدن چه حسی از این کارشون دارن؟

    واقعا واسم جای سواله.

    پاسخ:
    من راستش مطمئن نیستم به خاطر یه شخص دیگه باشه یا نه....
    احساس میکنم خودم که دارم خودمو میکشم
  • یِگآنِه 猫‌‌‌‌‌‌
  • ولی از من همش بخاطر اطرافیان و خودمه

    جوری که نمیدونم واقعا تقصیر خودمه یا اونا ادمای متظاهرین که باعث شدن فک کنم تقصیر خودمه

    پاسخ:
    اکثراً مورد دوماً
    از این آدما کم تو زندگیم ندیدم....

  • یاسمن گلی :)
  • دلت نمیخواد جاهایی که تاحالا نرفتی رو از نزدیک ببینی ؟ یا حتی غذاهایی که فقط اسمشونو شنیدی و تاحالا نخوردیشون رو بخوری؟

    پاسخ:
    ببین بعضی وقت ها اینقدر تو خودت فرو میری که هیچی برات هیجان نداره، هیچی

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">